09/03/2002, 01:27 AM
|
| زعيــم متألــق | | تاريخ التسجيل: 02/04/2001
مشاركات: 1,205
| |
غريب اشنا 
اسمع ابرد عليك بلغة كوكبك الملزوخ من قواتنا { كوكب الغربان }
شمعی را کنار آينه ای روشن کردن، نيمه شبهای باران خورده در خيابانهای خلوت شب تنها رانندگی کردن، هر چند سال يکبار چندماهی به قزل قلعه رفتن، غروب خورشيد را در آن سوی سن تماشا کردن، به آواز شهيدی، اديت پياف، بيکو ،آزنا وور ، و به La unit خواجو آدامو گوش دادن ، در هر شبانه روز دوساعت يا سه ساعت به خلوتی پناه بردن و به خود انديشيدن...
فهمت والا وهذا آخر إنذار اوكي ؟؟
نام تمارا كاكياهي تم خوبصورت
ولاعمرك تعود لها 
قال ايش قال توقيع ؟؟؟
مابقى الا الغررباء اشنا يحطون تواقيع ..
مين تواقيع كي نهي قشنگ فکر کردن 
أنا داري مافهمتوا شيء بس هالغريب اشنا يفهم ;) |
الوضع العادي
